آدم با کتابها و اسمهایی بزرگ میشود و درباره کتابها و اسمهایی، این جمله یک کلیشه، فانتزی یا استعاره نیست. یک حقیقت است و جایش مثل جای پنج شاخه انگشتهای کسی روی زندگی آدم پیداست. جعفر مدرسصادقی از همان اسمهاست. هر طرفش را که بگیرید، اینطوری است. از لاتاری تا تاریخ بیهقی و از کله اسب و گاوخونی تا مقالات شمس و از حاجیبابای اصفهانی تا صادق هدایت داستاننویس. به دلایل مختلف و اشکال گوناگون، ما به این آدم مدیونیم. آدمی که شرلی جکسن و ایشیگورو و ناتالیا گینزبورگ را از او داریم و همینطور ابوالفضل بیهقی و طبری و شمس را، که مدرسه از ما گرفته بودشان و همچنین شکلی ورزیده و صاف از زبان فارسی را که ازبس خوب است، غیرممکن به نظر میرسد.
دو سالواندی پیش که آن اتفاق استثنایی افتاد و او حاضر شد به بهانه چاپ سیاستنامه خواجهنظام (از سری بازخوانی متون نشر مرکز) که بعد از نزدیک به ۲۰ سال درمیآمد باهم گفتگو کنیم، حسم این بود که از آن لطفهایی است که جهان یکبار ممکن است در حقت روا دارد. هم دلم میخواست زبان به کام بگیرم که حالا که آدم خلوتگزیدهای مثل او آمده است پای حرف زدن از کارش، همه حرفها را او بزند، هم دلم میخواست کرم روزنامهنگاریام را نکشم و به حساب خودم سعی کنم فالاچیبازی دربیاورم و وانمود به چالش کنم با او؛ باطلترین کار در این جهان. چالش با کی و درباره چی؟ چالش با کسی که به او احساس دین میکنی؟ درباره اسمها و کتابهایی که با آنها بزرگ شدهای؟ شوخی که نیست. اگر این آدم نبود و این زحمتها را به خودش نداده بود، ما الان واقعا آدمهای دیگری بودیم. البته اگر این را به خود جعفرمدرسصادقی بگویید، بهکلی حاشا خواهد کرد و یکطور عجیبی نگاهتان خواهد کرد. من هم نگفتم و اصلا در مصاحبه، آدم مگر چقدر میتواند یا قرار است خود خودش باشد؟
تو باید بروی توی جلد کلی آدم و احتمالاتی بدهی که اگر آنها جای تو نشسته بودند، پیش میآمد. به همین دلیل مصاحبه از بدترین کارهای عالم است. مخصوصا با آنهایی که دوستشان داری یا بهشان مدیونی و مخصوصا اگر آنها از مصاحبه فراری باشند که همیشه هستند و در جهانی با قواعد مخصوص خودشان زندگی کنند که معمولا همین کار را میکنند و مخصوصا با کسی مثل جعفر مدرسصادقی که هیچوقت دست خودش را رو نمیکند و وقتی از او میپرسید شعار شخصیاش در زندگی چه بوده است، میگوید: «شاد زی با سیهچشمان شاد/ که جهان نیست جز فسانه و باد. البته روی رنگ چشمهایش زیاد حساسیتی ندارم».